مَثَل‏هاي زيباي قرآن

پدیدآورجعفر سبحانی

تاریخ انتشار1388/10/05

منبع مقاله

share 442 بازدید
مَثَل‏هاي زيباي قرآن

آية‏اللّه جعفر سبحاني

انفاق‏هاي كافران در دنيا همچون زراعت قومي ستمگر است كه با وزش بادي سوزان نابود مي‏گردد.

مَثَل سيزدهم و چهاردهم

انفاق‏هاي كافران در دنيا

«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللّهِ شَيْئا و اُولئِكَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ* مَثَلُ ما يُنْفِقُونَ فِي هذِهِ الحَياةِ الدُّنْيا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيها صِرٌّ أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللّهُ وَ لكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ».
«كساني كه كافر شدند، هرگز نمي‏توانند در پناه اموال و فرزندانشان از مجازات خدا در امان بمانند، و آنها اصحاب دوزخند و جاودانه در آن خواهند ماند، آنچه آنها در اين زندگي پست دنيوي انفاق مي‏كنند، همانند باد سوزاني است كه به زراعت قومي كه بر خود ستم كرده، بوزد و آن را نابود سازد، خدا به آنها ستم نكرده، بلكه آنها خودشان به خويشتن ستم مي‏كنند».

تفسير واژه

«صِرّ» در لغت عرب به باد بسيار سرد مي‏گويند كه مايه‏ي نابودي زراعت مي‏گردد. «طبرسي» در «مجمع‏البيان» از «زجاج» نقل مي‏كند كه «صرّ» به صداي شعله‏هاي آتش نيز گفته مي‏شود.
بنابراين مقصود از آن در آيه، باد مسمومي است كه به خاطر سردي و يا داغي فوق‏العاده، مايه‏ي نابودي كشاورزي مي‏گردد، و برگ درختان و ميوه‏ها را نابود مي‏سازد.
جمله‏ي «حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ» «زراعت كساني كه به خويشتن ظلم نمودند» تا حدي مبهم است. مفسران مي‏گويند مقصود كشاورزاني است كه در مكان و يا زمان نامناسب كشت كنند، و طبعا چنين افرادي به خاطر نامناسب بودن محل و يا زمان از عمل خود نتيجه نمي‏گيرند، و اين خود كشاورز است كه بر خويش ظلم مي‏كند يا در نقطه‏ي بلندي زراعت مي‏كند كه آب نمي‏رسد، يا ديرتر دست به كار مي‏شود، كه پيش از رسيدن زراعت، فصل سرما مي‏رسد.

تكيه‏گاه كافران

گروه كافر كه از خدا بريده و به غير خدا پيوسته‏اند، در دنيا بر سه چيز تكيه مي‏كنند:
1. فرزندان؛ 2 . اموال؛ 3. انفاق و بخشش.
قرآن مجيد دو تكيه‏گاه نخست را بي‏اهميت شمرده و يادآور مي‏شود كه هرگز مايه‏ي نجات آنان از دوزخ نخواهند بود، زيرا حساب آخرت غير از حساب دنياست. ممكن است در زندگي دنيا مال و فرزند به داد انسان برسد، ولي در آخرت عمل انسان مي‏تواند او را نجات دهد نه فرزند و ثروت. چنان كه مي‏فرمايد:
«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللّهِ شَيْئا و اُولئِكَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ* مَثَلُ ما يُنْفِقُونَ فِي هذِهِ الحَياةِ الدُّنْيا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيها صِرٌّ أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللّهُ وَ لكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ».
تنها چيزي كه براي آنان تكيه‏گاه شمرده مي‏شود، انفاقها و بخششهاي آنها در دنيا است، آنان از اين طريق تظاهر به انسان‏دوستي كرده و گروهي را به خود جلب مي‏كنند ولي از آنها نيز بهره نمي‏گيرند زيرا:
1. انفاق آنان تظاهري بيش نيست و محرك آنها جز خودنمايي چيزي نيست.
2. آنان چه‏بسا با انفاق اموال، لشگري را بر ضدّ توحيد تشكيل مي‏دهند چنانكه مي‏فرمايد:
«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللّهِ فَسَيُنْفِقُونَها ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلي جَهنَّمَ يُحْشَرُونَ».
«آنها كه كافر شدند، اموالشان را براي بازداشتن مردم از راه خدا خرج مي‏كنند. آنان اين اموال را انفاق مي‏كنند اما مايه‏ي حسرت و اندوهشان خواهد شد و سپس شكست خواهند خورد و كافران در جهان ديگر همگي به سوي دوزخ گردآوري خواهند شد».
بنابراين آنان نه تنها در انفاق خود رياكارند، بلكه چه‏بسا انفاق آنان موجب بازداري مردم از راه خدا مي‏گردد.
خداوند در آيه‏ي مورد بحث، انفاق آنان را به خاطر اين دو جهت به كار كشاورزي تشبيه مي‏كند كه كشت خود را در غير زمان و مكان مناسب انجام دهد، جاي نامناسب، محل وزيدن بادهاي مسموم است و زمان غير مناسب سبب رسيدن باد زمستان قبل از برداشتن زراعت است.
همچنان كه اين كشاورز از عمل خود به خاطر كوتاهي در رعايت شرايط كشاورزي بهره نمي‏گيرد، همچنين اين گروه نيز از انفاق رياكارانه و يا بدتر از آن جلوگيري از راه خدا نتيجه نمي‏گيرند.

مشبّه‏به و مشبّه در آيه

مشبّه‏به: كشاورزي كه با ناديده گرفتن شرايط كشاورزي در غير زمين و زمان نامساعد كشت كند.
مشبّه: كافري كه رياكارانه يا براي جلوگيري مردم از راه خدا، انفاق كند.
وجه شَبَه: نتيجه نگرفتن هر دو گروه.
«أَوَمَنْ كانَ مَيْتا فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُورا يَمْشِي بِهِ فِي النّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِيالظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ».
«آيا كسي كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم و نوري برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسي است كه در ظلمت‏ها باشد و از آن خارج نگردد؟ براي كافران اعمال زشتي كه انجام مي‏دادند، اين‏گونه تزيين شده و زيبا جلوه كرده است».

تفسير واژه

«مَيْت» با تخفيف به معني «ميِّت» با تشديد، كنايه از كافر است، طبعا در مقابل آن «حيّ» كنايه از مؤمن است.
«نور» به معني روشني، كنايه از ايمان است همچنان كه «ظلمات» به معني تاريكي‏ها كنايه از الحاد است.
درباره‏ي نور ايمان بايد گفت:
كه دل ره به نورش به يزدان برد چراغي است در پيش چشم خرد
بنابراين كافر حكم ميت دارد و مؤمن حكم حيّ و زنده، و ايمان بسان نور، حالت روشني‏بخش دارد و كفر بسان ظلمت مايه‏ي تاريكي‏ها است.

شأن نزول آيه

مفسران مي‏گويند: آيه در حق حمزه عموي پيامبر و ابوجهل فرود آمده است، حمزه در بيرون مكه به شكار رفته بود، پس از بازگشت آگاه شد كه ابوجهل برادرزاده‏ي او(حضرت محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله ) را آزار و اذيت كرده است، او از اين كار سخت برآشفت، بدون اين كه لباس سفر از تن بيرون بياورد، سراغ ابوجهل رفت و با سلاحي كه در دست داشت، بر سر او كوبيد به گونه‏اي كه خون از صورت او جاري شد، ولي ابوجهل كه از شجاعت حمزه آگاه بود، سخن نگفت و بدون هيچ عكس‏العملي جريان پايان يافت.
بنابراين حمزه از دو ويژگي برخوردار شد:
1. كافر بود مؤمن گرديد، مرده بود، زنده شد.
2. در ظلمت و تاريكي مي‏زيست، از آن بيرون آمد و در فضاي روشن ايمان زندگي كرد.
ولي ابوجهل از اين دو نعمت بي‏بهره گشت:
1. كافر بود يعني ميت، به همان حال باقي ماند.
2. در ظلمت و تاريكي مي‏زيست و از آن بيرون نيامد.
اين آيه نخستين آيه‏اي نيست كه مؤمن را زنده، و كافر را مرده ترسيم مي‏كند، بلكه در آيات ديگر نيز وارد شده است چنان كه مي‏فرمايد:
«فَإِنَّكَ لا تُسْمِعُ المَوْتي».
«تو نمي‏تواني صداي خود را به گوش مردگان برساني».
و نيز مي‏فرمايد:
«وَ ما يَسْتَوِي الأَحْياءُ وَ لاَ الأَمْواتُ...»؛ «زندگان و مردگان يكسان نيستند».
در اين آيه‏ها حيّ و ميت كنايه از مؤمن و كافر مي‏باشد و در آيات ديگر نيز نور به عنوان كنايه از ايمان به كار رفته است زيرا همان‏طور كه نور راه را براي انسان روشن مي‏سازد، ايمان نيز روشنگر راه مؤمن است چنان كه مي‏فرمايد:
«...ما كُنْتُ تَدْرِي ماَ الكِتابُ وَ لاَ الإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُورا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلي صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ».
«تو بيش از اين نمي‏دانستي كتاب و ايمان چيست ولي ما آن را نوري قرار داديم كه به وسيله‏ي آن هركس از بندگان خويش را بخواهيم هدايت مي‏كنيم و تو مسلما به سوي راه راست هدايت مي‏نمايي».
درست است شأن نزول آيه، اين دو نفر و احيانا «ابوجهل» و «عمّار» معرفي شده‏اند ولي شأن نزول، مايه‏ي اختصاص آيه به آن مورد نيست، بلكه يك حكم كلي است، زيرا ايمان به خدا، مايه‏ي تحرك انسان مؤمن در ابعاد مختلف زندگي است، زيرا در نظر وي كار زيبا و نازيبا يكسان نيست. ايمان؛ او را به سوي كارهاي زيبا حركت بخشيده و مظهر حيات و تحرك مي‏گردد، درحالي كه در نظر كافر، اين دو عمل در جهان يكسان حساب مي‏شوند، و بازخواستي از انسان نمي‏شود، لذا مبدأ كارهاي خير و نيك نمي‏گردد.
مؤمن به خاطر اعتقاد به ارتباط اين جهان با عالَم بالا و پيوستن اين جهان به سراي ديگر فضا را روشن مي‏بيند و جهان از نظر گذشته و حال و آينده در نظر او روشن است، درحالي كه كافر به خاطر عدم ايمان به سر سلسله‏ي هستي در يك ظلمت فرو مي‏رود و از گذشته بريده و نسبت به آينده اظهار بي‏اطلاعي مي‏كند.
بنابراين مرد مؤمن به خاطر حركت به سوي كارهاي نيك زنده است و كافر به خاطر عدم ايمان، مرده و بي‏تحرك است.
ايمان افق زندگي را روشن مي‏كند و كفر مايه‏ي تاريكي مي‏گردد.
در پايان يادآور مي‏شويم تشبيه در اين آيه تشبيه مركب است نه بسيط:
1. تشبيه مؤمن به مرده‏اي كه از نو زنده شده همراه با نور.
2. تشبيه كافر به ميت فاقد نور كه در ظلمت باقي مي‏ماند.

مقالات مشابه

واکاوی بیان شیوه‌های تمثیلی در قرآن کریم

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهمجید خزاعی, مجیدرضا کمالی بانیانی, محمدرضا کمالی بانیانی, مهدی‌رضا کمالی بانیانی

«تمثیل» ابزار مشترک قرآن کریم و أناجیل

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهفیض‌الله اکبری دستک

جستارى بر انواع تمثيل در مَثَل ها و قصّه هاى قرآن كريم

نام نشریهمعرفت

نام نویسندهنیلوفر رضازاده, فاطمه شاهرودی

تبيين عبارت (من كل مثل) در قرآن كريم

نام نشریهحسنا

نام نویسندهسهیلا جلالی, فریده امینی

تفسير حکمت تکرار «تمثيل دنيا» در قرآن

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهرحمت‌الله عبدالله‌زاده, محمدتقی رفعت‌نژاد, شیدالله رستخیز شورکایی

فرهنگ نامه ای قرآنی از لون دیگر

نام نشریهکتاب ماه دین

نام نویسندهاسماعیل باغستانی

جنبه های روانشناختی در تمثیل های ادبی قرآن و تأثیر آن در تربیت انسان

نام نشریهلسان مبین

نام نویسندهسیداسماعیل حسینی اجداد, رحمت پورمحمد, محمدبهرامی نصیر محله

تمثیل و بررسی ادبی تمثیلات قرآن

نام نشریهصحیفه مبین

نام نویسندهحمید صمصام, فرشید نجار همایونفر, محمود حسن آبادی

أمثال سورة النور

نام نشریهکلیة اللغة العربیة بالقاهره

نام نویسندهمحمد محمدأبوموسی